شب بیفروغ
در این فضای مجازی دروغ میبارد
گدازههای شب بیفروغ میبارد
به جای سادگی روستای آرامش
نهیب نکبت شهر شلوغ میبارد
گمان نکن که کسی حرف تازهای دارد
کجا از ابر سترون نبوغ میبارد؟!
چنان به کار «کپی پیست» خلق مشغولاند
که جای حقّ مولّف حقوق میبارد!
خیال کردهای از حرفهای تکراری
شکوفههای شکوه و بلوغ میبارد؟!
مکن تعجّب اگر وضع شیر تو شیر است
وز آسمان و زمین آبدوغ میبارد!
کسی صدای تو را بیگمان نمیشنود
ز بس که همهمة عهد بوق میبارد!
+ نوشته شده در یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶ ساعت توسط محمدرضا ترکی
|
سروده های محمدرضا ترکی