یار و مونس برای تو کم نیست
سگ بی‌چاره جفت آدم نیست

همدم آدم آدمی‌زاده ست
سگ برای تو جفت و همدم نیست

هم‌زبان تو بی‌زبانی نیست
که تو را همصدا و همغم نیست

این درست است در تهاجم درد
همنوایت جز اشک نم نم نیست

این درست است از تو تنهاتر
در تمامی اهل عالم نیست

این درست است پیر و رنجوری
با تو یاری در آخرین دم نیست

ولی این درد کهنه را درمان
دل سپردن به جانور هم نیست

سگ وفادارتر از انسان است
آدم باوفا ولی کم نیست

انس انسان به نوع خود بهتر
آدمی با وحوش مکرم نیست

سگ بی‌چاره هم اگر بینی
در کنار تو شاد و خرم نیست

او در آغوش جفت خود شاد است
با تو نامحرم است، محرم نیست

خانه تو برای او بی‌جفت
واقعاً کمتر از جهنم نیست

او به اجبار با تو می‌جوشد
با تو که خویش چون پسر عم نیست!

لقمه‌ای تا نگیرد از دستت
پیش روی تو پشت او خم نیست

تو همین لطف را به انسان کن
تا بدانی که از سگی کم نیست

ظلم در حق آدم و سگ بس!
پادزهر غم تو این سم نیست!