ماهترین
ای سرمۀ چشم تو شب گیسوها
بوی تو شمیم دامن شببوها
هر سو که نگاه میکنم بیسویی ست
گاهی گذری یا نظری اینسوها!
مبهوت تو و اسیر گیسوی تواند
این آینهها و طرۀ گیسوها
از شوق تو نوشیده سبوها باده
از شرم تو پوشیده پریها روها
یک گوشۀ ابرو بنما، ماهترین!
تا گوشهنشین شوند این ابروها
باز آمدهاند صید چشم تو شوند
ای چشم تو ضامن همه آهوها
بی برکت جستجوی نام تو کسی
راهی نبرد به حق از این یاهوها!
+ نوشته شده در سه شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۲ ساعت توسط محمدرضا ترکی
|
سروده های محمدرضا ترکی